بهمن (برف)
بهمن (در فارسی افغانستان: برفکوچ) تودهٔ بزرگ برف است که در سراشیبی کوهستان به حرکت در میآید. تودههای بزرگ بهمن باعث مدفون شدن اشیا و مرگ جانداران میشوند.
یخبرف
یخ برف یک نوع از برف است که از سالهای قبل در کوهها به جا مانده و بسیار منقبض و محکم است. این نوع برف به خاطر انقباض بالا چگالی زیادی دارد و اغلب در زیر برفها و سر یخچالها یافت میشود.
یخ شفاف
یخ شفاف یا یخ سیاه به پوششی معمولاً شفاف و هموار از یخ گفته میشود.یخ شفاف لزوماً سیاه نیست، بلکه شفافبودن آن باعث میشود همرنگ چیزی که به آن چسبیده است به نظر برسد. تشکیلشدن یخ شفاف بر روی سطح جادهها باعث میشود که جاده مرطوب بنظر برسد اما رانندگان متوجه یخزدگی جاده نشوند.
رانندگان در زمانی که دمای هوا زیر ۳۲ درجهٔ فارنهایت باشد و سطح جاده مرطوب به نظر برسد، باید احتمال تشکیل یخ سیاه را در نظر بگیرند. یک راه تشخیص آن دقت به پاشش آب توسط لاستیک خودروها است که در صورت یخزدگی جاده دیده نمیشود.در دریاچهها نیز یخ شفاف بر اثر انجماد آب دریاچه شکل میگیرد؛ در این فرایند که معمولاً در زمستانها رخ میدهد آن بخشی از یخ سطح دریاچه را که حاصل از بارش برف است، یخ سفید، و آن بخش که حاصل یخزدن آب دریاچه است را یخ سیاه میگویند، رنگ سیاه یخ به علت پیوستگی آن به فضای تاریک آب دریاچه است. یخ سیاه و یخ سفید دریاچهها در جهتهای متضاد گسترش مییابند، یخ سفید رو به بالا و یخ سیاه رو به پایین. به ندرت پیش میآید که در دریاچهها شاهد تشکیل یخ سفید بدون وجود بستری از یخ سیاه باشیم در این شرایط ممکن است برف مستقیماً بر روی سطح دریاچه به حالت شناور بنشیند.
یخ شفاف در کنارهٔ رودخانهها نیز ممکن است دیده شود، در لبههای صاف و کشیدهٔ کناری رود معمولاً جریانهای گردابی وجود دارد و تنها سطح بالای آب فرصت آن را پیدا میکند که به اندازهٔ کافی سرد شود و یخ تشکیل دهد. چنین یخهای شفافی علاوه بر گسترش رو به پایین، رو به مرکز رودخانه و جایی که رود آشفتگی بیشتری دارد نیز در حال گسترشند و اگر سطح رودخانه چندان پهن نباشد ممکن است یخهای دو ساحل رودخانه به هم برسند و کل سطح آن یخ بزند.
یخ سیاه در جاده
یخ سیاه به لایهٔ نازکی از یخ شفاف شیشه مانند روی سطوح اطلاق میشود. این نوع یخ، واقعاً سیاه رنگ نیست. بلکه شفاف و بی رنگ است و باعث میشود که سطح آسفالت زیر آن دیده شود. به همین دلیل یخ سیاه نامیده میشود. در منطقه دارای یخ سیاه، دانههای برف و گلولههای یخی دیده نمیشود. بنابراین یخ زدگی نامرئی است و راننده متوجه خطر نمیشود و سرعت خود را کاهش نمیدهد. بنابراین، این مناطق در جادهها بسیار خطرناک هستند.
چون لایه یخ بسیار نازک است، یخ سیاه بسیار شفاف بوده و در مقایسه با برف و یخ تقریباً غیرقابل تشخیص است. این موضوع، رانندگی و راه رفتن روی سطح جاده را بسیار خطرناک میکند. در دمای زیر ۱۸- درجه سانتیگراد معمولاً با نمک میتوان یخ زدایی کرد. همچنین در دماهای بسیار پایین از سایر مواد مانند منیزیم کلراید و یا کلسیم کلراید استفاده میشود. در دماهای زیر ۱۸- درجه، با رطوبتی که از اگزوز خودروها بیرون میآید، روی سطح آسفالت یخ سیاه تشکیل میشود که شرایط خطرناکی را برای رانندگان به وجود میآورد. در ایالت مینسوتا آمریکا در دسامبر ۲۰۰۸ سوانح زیادی در اثر یخ سیاه اتفاق افتاد. در چنین دمایی، نمک هم قابلیت ذوب یخ را ندارد. حتی وقتی که دمای هوا بالاتر از صفر درجه سانتیگراد است، ممکن است به علت گرم شدن سریع هوا، سطح آسفالت هنوز گرم نشده و دمایی زیر صفر درجه داشته باشد. در چنین شرایطی نیز امکان تشکیل یخ سیاه وجود دارد که خطرات رانندگی را بسیار افزایش میدهد.
یخ
یخ عبارت است از حالت جامد آب که چگالی ان ۰/۹ گرم در سانتیمتر مکعب است و به همین جهت در مقایسه با شکل ابگون ان (با چگالی ۱ گرم در سانتیمتر مکعب) سبک تر بوده و حالت شناور پیدا میکند. نقطه انتقال میان آب جامد و مایع در فشار، یک اتمسفر صفر درجه سانتیگراد و همچنین با صفر درجه سلسیوس تعریف میشود. یخ فرم جامد آب است. تقریبا حدود یک درصد سطح زمین به وسیلهٔ یخسارهای وسیعی مانند نواحی قطب جنوب و گروئنلند پوشیده شده که ضخامت انها در بعضی از ۲۰۰۰ متر تجاوز میکند. یخ همچنین به شکل بلورهای کوچکی مانند ذرات برف و تگرگ و شبنم یخ زده دیده میشود. یخ با افزایش فشار دمای انجماد کاهش مییابد. در یخ مولکولهای آب با پیوندهای هیدروژنی به همدیگر پیوستهاند.
تولید یخ به صورت صنعتی در کشورهای توسعه یافته ، در ابتدای قرن بیستم شروع شد ولی در ایران در ابتدای دهه 50 خورشیدی صنعت تولید یخ از حالت طبیعی ( تولید یخ در یخچال های طبیعی ) به حالت صنعتی تغییر کرد. تولید یخ صنعتی ، با استفاده از آب چاه و پس از افزودن کلر ، به عنوان ماده ضد عفونی کننده به آب و استفاده از حوضچه های آب نمک و کندانسورهای آمونیاکی ، انجام می شد . در دهه های اخیر و به دلیل ازدیاد بی رویه جمعیت ، آب های سطحی و سفره های آب زیرزمینی به شدت آلوده شد و به تبع آن ، یخ های تولیدی از این آب های آلوده ، آلوده به انواع میکروب ها و آلاینده های شیمیایی شدند . در کشورهای توسعه یافته در نیمه های قرن بیستم و به دلیل افزایش نیاز به یخ خوراکی و به دلیل اهمیت روزافزون مقوله بهداشت و سلامت جامعه ، دستگاه های تولید تمام مکانیزه یخ ، برای تولید یخ لیوانی بهداشتی و بدون دخالت دست ، توسعه یافت و نسل جدیدی از یخ تولید شد.
یخ پوشه شفاف
وقتی باران بر روی اشیا یا زمینی ببارد که دمای آن زیر نقطه انجماد است، به صورت لایه های یخ درمی آید که به آن یخ پوشه شفاف (glaze)گفته می شود. اگر این پوشش یخ ضخیم شود، در اثر وزن زیاد اثر تخریبی شدیدی در بر خواهد داشت.
یخپوشه مات
یخ پوشه مات (rime) وقتی شکل میگیرد که اشیایی با دمای زیر نقطه انجماد در داخل مه قرار گیرند. در چنین حالتی، ذرات کوچک مه یخ میزنند و به سطح سرد جسم میچسبند. یخ پوشه در سمت رو به باد اشیا، ضخیم تر است، به خصوص وقتی بر روی دکلها و تیغههای وسایلی که در هوای سرد حرکت میکنند تشکیل شود. یخ پوشه مات همچنین بر روی قسمتهای جلو هواپیماهایی که در داخل بعضی از انواع ابرها حرکت میکنند شکل میگیرد.
پل برفی
پل برفی (به انگلیسی: Snow Bridge) پلی از برف و یخ است که معمولاً در یخچالهای طبیعی پدیدار میشود. برخی از پلهای برفی ممکن است برای کوهنوردان بسیار خطرناک باشند.
بلور برف
تشکیل دانه برف هنگامی شروع میشود که بخار آب بر روی دانههای ذرهبینی غبار متراکم میشود، ساختمان ویژه یک دانه بزرگ برف ناشی از واکنشهای شیمیایی و درجه حرارت دائماً در حال تغییر است.
یکتایی
به دلیل قرار گرفتن در شرایط مختلف هنگام شکلگیری، بلورهای برف دارای اشکال پیچیده با جزئیات بسیار زیاد میشوند و از این رو، به دلیل وجود تعداد حالات بسیار زیاد، احتمال یافتن دو بلور برف پیچیده با ساختار کاملا مشابه بسیار ناچیز است. در حقیقت، این احتمال به قدری کم است که یافتن دو بلور برف یکسان میان همهی بلورهای شکل گرفته در تاریخ سیاره زمین بسیار نامحتمل است.
پلنگ برفی
پلنگ برفی (نام علمی: Uncia uncia) گربهسانی است که در کوههای مرتفع آسیای میانه، هیمالیا و تبت زندگی میکند.
این حیوان در سرده uncia (اونسیا) در زیر خانواده پلنگیان (شامل گربهسانان بزرگ همچون ببر و شیر و پلنگ) قرار میگیرد. اونسیا (یا اونس) در زبانهای لاتین و فرانسه باستان و انگلیسی به معنای مکوچک» است که به گربههای کوچکی چون سیاهگوش گفته میشد. سرده اونسیا تنها یک عضو دارد که پلنگ برفی است.
پلنگهای برفی در مقایسه با گربههای بزرگ مانند ببر و شیر کوچکترند. بر روی پوست آنها روزتهای (خالهای رز شکل) تیره رنگ وجود دارد. ویژگیهای پلنگ برفی به گونهای متناسب با نواحی سرد و کوهستانی است: وزن آنها بین ۲۷ تا ۵۴ کیلوگرم و درازای آن ۷۵ تا ۱۳۰ (به طور میانگین ۹۰) سانتیمتر میباشد (برای تحرک آسانتر) و موهای آنها انبوه و بلند با رنگ زرد دودی و مایل به قهوهای برای دفع سرما) است. گوشهای این جانور برای دفع کمتر گرما، گرد و کوچک است و دم بلند به تعادل آن کمک میکند. پوزه کوچک، پیشانی برجسته و سوراخهای بینی بزرگ حیوان نیز با استنشاق هوای سرد و سنگین سازگاری یافتهاند. از دیگر ویژگیهای این پلنگ که در سایر گربههای بزرگ مشاهده نشده باید به صدای جیغ مانند (به سبب نداشتن خشکنای) و چشم سبز کمرنگ اشاره نمود.
هر چند برآورد میشود که ۳۵۰۰ تا ۷۰۰۰ قلاده در طبیعت و ۶۰۰ تا ۷۰۰ قلاده از این گربهسان در باغ وحش وجود دارد، به سبب خوی مرموز این گربه، به طور دقیق مشخص نیست که چه تعداد از آن در طبیعت یافت میشود.
جغد برفی
جغد برفی (Bubo scandiacus) یک جغد از خانواده جغد معمولی است. این گونه جغدها اولین بار در سال ۱۷۵۸ توسط کارل لینه طبقهبندی شدند. این جغدها در آمریکای شمالی به جغد بزرگ سفید و جغد شمالگانی نیز معروفند. این جغد همچنین پرنده رسمی استان کبک است.
هدویگ، جغد خیالی در دنیای هری پاتر، یک جغد برفی بود.
برف متأثر از دریاچه
پدیدهٔ برف دریاچهای در فصول سرد سال وقتی ایجاد میشود که بادهای سرد از فراز آبهای دریاچههای گرمتر عبور کنند. با عبور این هوا انرژی و بخار آب گرفته شده از دریاچهها منجمد شده و به ساحل منتقل میشود. پدیدهٔ مشابه این در آبهای شور اقیانوسها یا دریاهای آزاد نیز اتفاق میافتد. این پدیده هنگامی تشدید میشود که بخار آب با رسیدن به ارتفاعات دچار صعود مکانیکی شود. این صعود میتواند نوارهای باریک ولی شدیدی از بارش را ایجاد کند که شدت آن گاهی تا چندین اینچ برف در هر ساعت میرسد و برف تجمعی فراوانی را سبب میشود.
مناطقی که تحت تاثیر پدیده برف دریاچهای قرار میگیرند کمربند برفی نامیده میشوند. این تاثیر در بسیاری از نقاط جهان مشاهده میشود، امّا در نواحی اطراف دریاچههای بزرگ در آمریکای شمالی بیشتر شناخته شده هستند.
یک طوفان برف متاثر از دریاچه، طوفان برفی است که توسط این پدیده ایجاد شده است. تحت شرایط ویژه، وزش بادهای شدید میتواند باعث تشدید بارش برف حاصل از رطوبت آبهای گرم در نواحی مستعد گردد.
اگر دمای هوا به حد کافی پایین نباشد که بارش در سطح زمین بصورت منجمد باقی بماند، آنگاه بارش بصورت باران خواهد بود. برای بارش، هوای عبوری از روی آب دریا یا دریاچهها باید به اندازهٔ کافی نسبت به سطح آب سردتر باشد. بطور مشخص هنگامی این پدیده میتواند بارش را سبب شود که دمای هوا در تراز ۸۵۰ میلیبار (ارتفاع حدود ۱۵۰۰ متری از سطح دریا) ۱۳ درجهٔ سانتیگراد سردتر از هوای سطح آب باشد.
تشکیل
چندین عامل در شکلگیری بارش توسط رطوبت دریاچهها دخیل هستند که شرایط، حجم و نوع بارش را تعیین میکنند. ناپایداری جو، برش عمودی باد، شکل نوار ساحلی، توپوگرافی منطقهای، شرایط همدیدی در مقیاس بزرگ جو و پوشش برف یا یخ از این دسته عوامل هستند.
ناپایداری
اختلاف دما در حد ۱۳ درجهٔ سانتیگراد (یا بر طبق برخی پژوهشها: بین ۱۵ تا ۲۵ درجهٔ سانتیگراد) بین دمای آب دریاچه و دمای تراز ۸۵۰ میلیبار شرایط لازم را برای ناپایداری و صعود شدید رطوبت فراهم میکند. با وجود این نرخ کاهش دمای ترازهای جو و شدت همرفت، تحت تاثیر شرایط لایههای جو نزدیک به سطح زمین و همچنین شرایط همدیدی منطقهای هستند. هر چه همرفت رطوبت شدیدتر باشد، نرخ کاهش دما در ترازهای جو بیشتر میشود، در نتیجه ابرهای پدیدهٔ برف دریاچهای ضخیمتر و بارش حاصل از آن سنگینتر میشود.
اندازهٔ موجگاه
موجگاه یعنی فاصلهای که هوای سرد سطح آب را میپیماید، تاثیر زیادی در گرفتن رطوبت از سطح آب دارد. موجگاهی با عرض حداقل صد کیلومتر لازم است تا شرایط لازم برای جذب رطوبت و بارش برف مهیا شود. بطور عمومی هر چه اندازهٔ موجگاه بیشتر باشد حجم بارش بیشتر میشود. هنگامی که هوای سرد از سطح آب عبور میکند و به ساحل میرسد مکانیزم اشباع شروع شده و بارش برف آغاز میشود. در مواردی دیده شده که ابرهای برفزا فاصلهٔ صد کیلومتری دور از دریاچه را هم تحت تاثیر قرار دادهاند.
سرعت و جهت باد
برای فرارفت دادن هوای قطبی روی دریاچه و انتقال مقدار لازم گرما و رطوبت به سوی ساحل، وجود سرعت مناسب باد ضروری است. همچنین افزایش سرعت باد، شارهای آمیختگی قائم مورد نیاز برای برف دریاچهای را تشدید میکند. در کل، کمینه سرعت باد حدود ۵ متر درثانیه برای شکل گیری برف دریاچهای و گسترش آن روی خشکی مورد نیاز است که در غیر اینصورت، برف حاصل روی دریاچه فقط در امتداد خط ساحل ریزش میکند. جهت باد سطحی در منطقهٔ تحت تاثیر، مکان شروع برف دریاچهای و نیز مکانی که بیشترین حجم بارش برف را دریافت میکند را نیز مشخص میکند.
رطوبت نسبی موجود در هوا
رطوبت نسبی موجود در جو نقش بزرگی در شدت بارش دارد. هر چه میزان رطوبت نسبی موجود در هوا کمتر باشد، زمان لازم برای صعود، اشباع رطوبت و نشکیل ابر بیشتر خواهد شد.
شرایط سینوپتیک منطقه
وجود تاوایی در جو و صعود شدید هوا باعث اختلاط بیشتر و افزایش عمق همرفت رطوبت میشود. به طریق مشابه وزش هوای سرد دمای هوا را کاهش و ناپایداری را افزایش میدهد.
عوارض سطح زمین در خط ساحلی
افزایش درجهٔ ناهمواری سطحی در خشکی، سرعت جریانی را که از دریاچه میوزد خواهد کاست و همگرایی و صعود قائم موثر هوا را که در رخداد برف دریاچهای ضروری است، افزایش خواهد داد.
در حالتی که مانع طبیعی مانند کوهستان در منطقه وجود داشته باشه، صعود مکانیکی هوای مرطوب باعث اشباع بیشتر رطوبت و در نتیجه تشدید بارش میشود.
کریسمس سفید
یک کریسمس سفید به معنای آن است که در روز قبل از کریسمس یا صبح روز کریسمس برف بر روی زمین نشسته باشد. این پدیده بیشتر در مناطقی از نیمکرهٔ شمالی که عرض جغرافیایی بالایی دارند، رخ میدهد.
نیمکرهٔ جنوبی
روز کریسمس در نیمکرهٔ شمالی در یکی از سردترین اوقات سال واقع شدهاست و به همین دلیل سرما و یخبندان در روز کریسمس در نیمکرهٔ شمالی امری عادی است و کریسمس سفید در آن جا بسیار رواج دارد. اما برخلاف نیمکرهٔ شمالی، وقوع کریسمس سفید در بخش بزرگی از نیمکرهٔ جنوبی رخدادی بسیار غیر معمول و بعید است؛ زیرا روز کریسمس در نیمکرهٔ جنوبی همزمان با اوج موسم گرما و فصل تابستان است. علاوه بر این، بخش بزرگ نیمکرهٔ جنوبی توسط اقیانوسهای وسیعی همچون اقیانوس آرام و اقیانوس هند پوشیده شدهاست و نیز خشکیهای این نیمکره اغلب در شمال مدار رأسالسرطان قرار گرفته و در سراسر سال آب و هوای گرم دارند. ازاینرو احتمال وقوع کریسمس سفید به جز در مناطقی از جنوبگان، که البته کسی در آن جا زندگی نمیکند، بسیار کم و دور از انتظار است.