وب سایت اوهر - درباره منابع آب ایران

ابهر (اوهر)در گذشته ای نه چندان دور دارای آب و چشمه های فراوانی بود. احتمال اینکه آب در نام ابهر نیز جایگاهی داشته باشد، فراوان است و به گفته مورخان در گذشته ابهر را "اوهر" می نامیدند.

وب سایت اوهر - درباره منابع آب ایران

ابهر (اوهر)در گذشته ای نه چندان دور دارای آب و چشمه های فراوانی بود. احتمال اینکه آب در نام ابهر نیز جایگاهی داشته باشد، فراوان است و به گفته مورخان در گذشته ابهر را "اوهر" می نامیدند.

دریاچه‌های استان مازندران

دریاچه‌های استان مازندران

سرزمین مازندران که در گذشته «طبرستان» نامیده ‌شد، قسمتی از سرزمین کهن ایرانیان است که بر طبق شواهد و یافته‌های باستان‌شناسی یکی از قدیم‌ترین سکونت‌گاه‌های بشری به‌شمار می‌رود.

دربارۀ وجه تسمیۀ «طبرستان» (تبرستان) و «مازندران» اظهارنظرهای گوناگونی شده است. در بسیاری از متن‌های قدیم و جدید آمده است که تبرستان از نام «تپورستان» اخذ شده و تپورستان محل سکونت قوم «تپور» بوده است. تپورها یکی از قوم‌های باستانی بودند که در کنارۀ جنوبی دریای خزر زندگی می‌کردند. برخی از دانشمندان از جمله مارکوارت و بارتولد، «تپوران» را مانند «آمارد»ها و «کاسپ»،  انیرانی و از مردمان بومی مازندران، پیش از آمدن آریایی‌ها می‌دانند که در برابر ایرانیان مهاجر به کوهستان‌های بلند این سرزمین پناه بردند و به‌تدریج تمدن و فرهنگ و سپس دین ایشان را پذیرفتند. استرابن و برخی از دانشمندان غربی بارها از قوم تپور نام برده‌اند چنان که استرابن (40 قبل از میلاد- 40 میلادی) می‌گوید: «تپوران میان هیرکانیان و آریایی‌ها زندگی می‌کنند.»

هیرکانیان در حوزه‌ای که کمابیش برابر با شهرستان گرگان کنونی و آماردها در حوزه‌ای شامل بخش‌های آمل، نوشهر و شهسوار (تنکابن کنونی) ساکن بودند، بنابراین می‌توان گفت که زیستگاه نخستینِ تپورها یعنی تپورستان (طبرستان)، در شهرستان‌های کنونی بهشهر، ساری، قائم‌شهر و بخش چهاردانگه بوده است. ‌آریان (Arrianus) و برخی تاریخ نویسان در ذکر حوادث روزگار اقامت اسکندر در گرگان، از «تپور»ها نام برده‌اند. بطلمیوس (جغرافیدان قرن دوم میلادی) محل سکونت این قوم را در منطقه‌ای میان پارت (خراسان) و آریا ذکر کرده است.

نخستین باری که در نوشته‌ای منسوب به روزگار پیش از اسلام به واژه طبرستان برمی‌خوریم، نامه «تنسر»؛ موبدِ موبدان در زمان اردشیر اول است که به شاه طبرستان نامه نوشته و او را که در فرمان‌برداری از اردشیر اول (بنیان‌گذار سلسلۀ ساسانیان) تردید داشته به فرمان‌برداری خوانده و اندرزهایی به او داده است.

به نوشتۀ ابوالفدا (که خود ظاهراً از محمدبن جریر طبری اخذ کرده) به دلیل آن که اهالی طبرستان در سرزمینی با جنگل‌های انبوه، غالباً از تبر برای شکستن هیزم استفاده می‌کردند، محل سکونت آن‌ها به تبرستان معروف شده است. ظهیرالدین مرعشی «طبر» را به معنای کوه و طبرستان را به معنای کوهستان آورده است. بارتولد نام طبرستان را تحریف‌شده تاپوران دانسته  و به ضرب سکه‌هایی به این نام در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی اشاره کرده است. در این میان رابینو نیز نظر مرعشی را نقل کرده و بر این عقیده است که ظاهراً از آغاز سده هفتم هجری قمری (سیزدهم میلادی)، هنگام حمله مغول، نام طبرستان متروک و مازندران متداول شده است. اما برخلاف نظر بسیاری از مورخان و جغرافیانویسان، نام مازندران قبل از حمله مغول هم متداول بوده به‌طوری که در سال 599 قمری محمدبن علی بن سلیمان راوندی به دفعات نام مازندران را در ذکر وقایع به‌کار برده است.

درخصوص نام مازندران ابن اسفندیار استدلال می‌کند که چون این سرزمین درون کوهِ «موز»؛ کوهی از گیلان تا جاجرم (شهری در خراسان) واقع شده، این ولایت را «موز اندرون» دانسته یعنی سرزمینی که درون موز واقع شده است. ظهیرالدین مرعشی همچون ابن اسفندیار، نام مازندران را به سبب واقع شدن در داخل کوه موز و به قولی دیگر به سبب واقع شدن در دیواری که «مازیار بن قارن» از جاجرم به جیلان (گیلان) در قرن دوم هجری قمری ساخته، «ماز اندرون» دانسته است.

با این وصف مازندران از نظر محدوده جغرافیایی در دوره پس از اسلام، گاه بخش بزرگی از طبرستان و گاه منطبق با آن بوده است. از مرزهایی که ابن اسفندیار برای طبرستان ذکر کرده، برمی‌آید که در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم هجری قمری، مازندران بخشی از سرزمین مازندران کنونی بوده است.

یاقوت حموی (575-626 هـجری) نخستین مورخی است که نام مازندران را در اثرش آورده است و می‌گوید که نشانی از آن در کتاب‌های پیشین نیافته و نمی‌داند که این واژه از چه زمانی به‌کار رفته است. نیازی به گفتن نیست که پیش از یاقوت حموی و هم در روزگار او، واژه مازندران به همین گونه و به معنی سرزمین مشخصی بسیار رایج بوده است. کهن‌ترین جایی که واژۀ مازندران در آن به‌کار رفته است، شاهنامه فردوسی است. بسیاری از حادثه‌های شاهنامه در مازندران روی داده که مهم‌ترین آن‌ها «هفت خوان» رستم است. رستم برای یافتن و رهانیدن «کی‌کاووس»؛ پادشاه ایرانیان که در بند دیوان مازندران بود، از زابلستان به مازندران سفر کرد و پس از گذر از هفت مرحله پهلوانی، کاووس و بازماندگان سپاه ایران را آزاد ساخت.

عوارض جغرافیایی استان مازندران

استان مازندران از لحاظ طبیعی به سه قسمت اصلی کوهستانی در جنوب، میان‌بند در وسط و جلگه‌ای در شمال تقسیم می‌شود. ناحیه کوهستانی متشکل از رشته‌کوه البرز در جنوب واقع است که تقریباً موازی با کرانه‌های جنوبی دریای خزر، مازندران را از جنوب البرز جدا می‌سازد. قسمت‌هایی از این ناحیه با ارتفاعی بیش از 3000 متر، معمولاً نیمی از سال پوشیده از برف است. ناحیه میان‌بند در ارتفاع میان 100-3000 متر، دارای جنگل‌ها و مراتع غنی است و سکنه آن عمدتاً به دامداری و تولید غلات اشتغال دارند. این ناحیه، ییلاق ساکنان نواحی جلگه‌ای مازندران به‌شمار می‌رود. ناحیه جلگه‌ای نیز با حداکثر ارتفاع 100 متر، شامل سرزمین‌های تقریباً مسطحی است که بیشترین شهرها و آبادی‌های استان را در خود جای داده است.

کوه‌های استان مازندران

رشته‌های متعدد رشته کوه البرز در جنوب مازندران واقع است و تشکیل قوس عظیمی را می‌دهد که از غرب به شرق کشیده شده و شهرهای این استان را از مرکز ایران جدا می‌سازد. مهم‌ترین ارتفاعات آن عبارتند از:

1- چندین رشته فرعی از رشته کوه البرز که جهت آن‌ها از جنوب به شمال و متمایل به غرب است و در شهرستان ساری قرار دارد که مرتفع‌ترین قلل آن کوه سفید، بادله کوه،‌ داراب کوه و کوه جنگی در جنوب دهستان چهاردانگه و نیز قلم چلم کوه واقع بین دره زارم‌رود و گرماب‌رود می‌باشد.

2- خط ‌الرأس کوه‌های البرز در 60 کیلومتری شهرستان تنکابن که موازی با ساحل کشیده شده و مرتفع‌ترین قله آن تخت سلیمان با ارتفاع بیش از 4000 متر از سطح دریا می‌باشد. این قله در جنوب شرقی تنکابن واقع شده است. رشته‌های متعدد دیگری از رشته اصلی کوه البرز نیز در این شهرستان وجود دارد که شیب آن‌ها به سمت دریا بوده و هرچه به دریا نزدیک‌تر می‌شود، پوشش جنگلی آن انبوه‌تر می‌شود.

3- در شهرستان نوشهر نیز سه رشته کوه از رشته کوه البرز کشیده شده است. رشته اول موازی با ساحل دریا که مرتفع‌ترین قلل آن شور و قله کلارآباد در جنوب صلاح‌الدین کلا قرار دارد. رشته دوم تقریباً موازی با رشته اول ولی مرتفع‌تر از آن است. قلل مرتفع آن عبارتند از شاه‌کوه، قرقر‌کوه و سیاه‌سنگ. رشته سوم از دو رشته دیگر مرتفع‌تر و خط ‌الرأس آن مرز طبیعی مازندران و تهران می‌باشد. مرتفع‌ترین قله آن تخت سلیمان در جنوب کلاردشت و کندوان قرار دارد.

رودخانه‌های استان مازندران

رودهای زیادی در استان مازندران عمدتاً با جهت شمالی- جنوبی و نسبتاً کوتاه جریان دارند، که بیشتر آن‌ها دائمی‌اند. سرچشمه همۀ آن‌ها رشته‌کوه البرز است و همۀ آن‌ها به دریای خزر می‌ریزند. از 63 رودخانه این استان، رودخانه «هراز» بعنوان بزرگ‌ترین رودخانه منطقه می‌باشد که از میان شهر آمل می‌گذرد. ماهی قزل‌آلا در رود دائمی و پرآب هراز به‌وفور یافت می‌شود به‌طوری که در سال‌های اخیر واحدهای پرورش ماهی زیادی در کرانه‌های آن احداث شده است.

از دیگر رودخانه‌های مهم استان، رود تجن (گرماب‌رود) در ساری، تالار در قائمشهر، بابلرود در شهرستان بابل، چالوس در شهرستان چالوس و چشمه کیله در تنکابن می‌باشند.

رود تجن به دلیل این که زیستگاه‌ ماهیان خاویاری است، دارای اهمیت فراوان است.

چشمه‌های استان مازندران


تعداد کل چشمه‌های شمارش شده استان به چند صد چشمه می‌رسد که عمدتاً در شهرستان‌های رامسر، تنکابن، چالوس، نوشهر، آمل، بابل، ساری و بهشهر واقع شده‌اند.

چشمه‌های آب گرم رامسر: این چشمه‌ها چندین رشته را تشکیل می‌دهند و به چشمه‌های گوگردی گازدار معروف هستند. این چشمه‌ها در نقاطی مانند جواهر ده، کتالم، سادات محله و شهر رامسر قرار دارند.

چشمه آب گرم آب آهن یا آب فرنگی: این چشمه بالای روستای آب اسک لاریجان، میان بیدستان و ازارو قرار دارد. آب این چشمه دارای ترکیبات سولفات دو فروکربنات و دو فراسید کربینیک آزاد است. استحکام و نوشیدن آن برای افراد مبتلا به بیماری‌های کم خونی و پوستی توصیه شده است.

چشمه آب گرم آب اسک: این آب گرم در روستایی به همین نام از بخش لاریجان قرار گرفته است. استفاده از آب این چشمه برای درمان بیماری‌های پوستی از قبیل اگزما و زخم‌های کهنه توصیه می‌شود. علاوه بر آب گرم فوق، آب معدنی‌های دیگری نیز در آب اسک وجود دارد که برای رفع بیماری‌های پوستی و گوارشی توصیه شده‌اند.

آب معدنی استراباکو: این آب گرم که در میان مسیر لاریجان به روستاق، نزدیک روستای بایجان در محلی به نام «قلابن» قرار دارد، از کوهی سرچشمه گرفته و پس از چند متر به رودخانه هراز می‌ریزد. آب این چشمه ماده‌ای به نام زبیق دارد که در درمان بیماری‌های پوستی به ویژه بیماری‌های عفونی مؤثر و است.

آب گرم رین:  این آب گرم در نزدیکی روستای رینه در بخش لاریجان قرار گرفته است. آب این چشمه برای درمان بیماری‌های پوستی، مفصلی و عفونی مؤثر است.

آب معدنی آمولو: آب این چشمه به دلیل مؤثر بودن در رفع بیماری‌های گوارشی، قابل آشامیدن است و بر بیماری‌های پوستی نیز تأثیر دارد.

آب گرم لاریجان:  آب و هوای معتدل و کوهستانی، توأم با زیبایی‌های طبیعی و چشم‌انداز قله دماوند، از جاذبه‌های مهم ناحیه آب گرم‌خیز لاریجان است که علاقمندان بسیاری را به سوی خود جذب می‌کند. چشمه آب گرم لاریجان به صورت طبیعی در دامنه کوه دماوند می‌جوشد و سالیان درازی است که عموم مردم از آن استفاده می‌کنند و مسافران زیادی نیز جهت معالجه بیماری‌های پوستی به این منطقه سفر می‌کنند.

دریاچه‌های استان مازندران


دریا(چه) مازندران: دریای مازندران که دریاچه بسیار فراخی است، در گذشته به نام جای‌ها و مردمان گوناگونی خوانده شده است. در نوشته‌های غربی این دریا از نام سرزمین هیرکانیا (ارقانیا= گرگان)، دریای هیرکانیا و از نام قوم انیرانی کاسپی‌ها (Caspii) –که به گفتۀ استرابن و دیگران در کرانه‌های جنوب باختری این دریا می‌زیسته‌اند- دریای کاسپی خوانده شده است، چنان که هنوز هم در زبان‌های اروپایی نام این دریا منسوب به کاسپی‌ها است (مثلاً در فرانسه Caspienne mer و در انگلیسی Caspian Sea که ترجمه Caspium mare لاتینی است). در دورۀ اسلامی مورخان و جغرافی‌نگاران ایرانی و بیگانه به‌ویژه عرب، دریای مازندران را به این نام‌های دریای خزر (بحر الخزر)، دریای جرجان (گرگان)، دریای آبسکون، دریای طبرستان، دریای خراسانی (بحرالخراسانیۀ) دریای اکفوده یا اکفوده دریا، دریای گیلان (جیلی)، دریای دیلم، دریای ساری، دریای قزوین و ... خوانده‌اند.

خزرها که این دریا به ایشان نسبت داده شده است، قومی بودند ترک‌نژاد که از بیابان‌های آسیای مرکزی به حوزه پایین رود ولگا یعنی در شمال قفقاز و کرانه‌های غربی دریای مازندران کوچ کرده بودند. پیشه ایشان گله‌داری و کشاورزی و بازرگانی بود و گاهی دستبردهایی نیز به سرزمین همسایه می‌زدند. پایتختشان در محلِ کنونی شهر حاجی طرخان بود. فرمانروایی و پادشاهی خزرها به دست شاهزادگان روس در پایان سدۀ دهم و آغاز سدۀ یازدهم میلادی از میان برداشته شد و قوم خزر اندک اندک از میان رفت.

نام‌گذاری این دریا به دریای آبسکون نیز از روی نام شهر آبسکون است. نام دریای قزوین نیز مأخوذ از نام شهرستان قزوین است. زیرا در روزگاران گذشته که سطح دریای مازندران بسیار بالاتر از اکنون بوده و در برخی نواحی به کوهستان البرز پیوسته و قزوین به دریا بسیار نزدیک‌تر بوده است.

استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگ‌ترین دریاچه جهان (دریای خزر)، دریاچه‌های متعدد کوچک و بزرگی نیز در نواحی جلگه‌ای و ارتفاعات دارد که به نحوی مورد استفاده علاقمندان به طبیعت قرار می‌گیرد.

دریاچه ولشت: این دریاچه در جنوب غربی چالوس و شمال شرقی منطقه کلاردشت در میان دره‌ای عمیق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هکتار و عمق متوسط آن 20 متر می‌باشد. آب این دریاچه شیرین و حجم آن حدود 3 میلیون مترمکعب برآورده شده است که به همین علت زیستگاه پرندگان مهاجر، ماهی و سایر آبزیان می‌باشد. دسترسی به دریاچه از طریق مرزن آباد و سمت غربی جاده چالوس امکان‌پذیر است.

دریاچه خضرنبی: این دریاچه در شمال شهرستان نوشهر و در میان جنگل قرار گرفته و بنا به اعتقاد بومیان دارای تقدس مذهبی است. وسعت آن کمتر از نیم هکتار، عمق آن حدود 5 متر و آب آن شیرین است. از آن جایی که این دریاچه از عوامل تخریب انسانی دور مانده و در محدوده حفاظت شده البرز مرکزی قرار گرفته است، زیستگاه انواع پرندگان و جانوران وحشی می‌باشد

دریاچه گل پل: این دریاچه در جنوب شرقی شهرستان قائمشهر بعد از روستای برنجستانک و سد خاکی زمزم، در میان جنگل قرار گرفته و دارای دو حوضچه مجزا است. وسعت آن حدود 5/2 هکتار با عمق بین 1 تا 5 متر است که به علت شیرینی آب، زیستگاه ماهیان و پرندگان آبزی می‌باشد. این دریاچه چشم‌اندازهای جنگلی زیبایی دارد و محوطه اقامتی مناسبی نیز در اطراف آن احداث شده است.

دریاچه ساهون: این دریاچه در دامنه‌های جنوب غربی قله دماوند، نزدیک روستای نوا قرار گرفته است. این دریاچه قدیمی و مرداب کنونی محوطه‌ای مخصوص سیاحت و اقامت موقت دارد.

دریاچه استخر پشت: این دریاچه در جوار روستای استخر پشت شهرستان نکا، میان دره رودخانه زارم، به صورت گودالی بزرگ و دایره‌ای شکل قرار گرفته که پیرامون آن پوشیده از مزارع برنج و نیزار است. وسعت حوضچه مرکزی آن بیش از نیم هکتار و حاشیه آن در حدود 6 هکتار است. اطراف این دریاچه محوطه‌ای برای اقامت و استقرار وجود دارد که فاقد امکانات خدماتی است. دسترسی به آن از مسیر یک جاده جنگلی بسیار زیبا از شهر نکا صورت می‌گیرد.

دریاچه شورمست: این دریاچه در جنوب غربی پل سفید، به فاصله 5 کیلومتر از جاده فیروزکوه در ارتفاعات جنگلی دامنه البرز مرکزی قرار گرفته است. این دریاچه دارای 5 متر عمق و بیش از یک هکتار مساحت است.

دریاچه عباس‌آباد: این دریاچه در ارتفاع 400 متری از سطح دریا در جنوب شرقی بهشهر میان جنگل قرار گرفته است و به دلیل ساخت و سازهایی که شاه عباس در اطراف آن انجام داد، به نام عباس‌آباد معروف گشته است.

دریاچه سد دریوک:  این دریاچه که در حدود یک هکتار وسعت دارد، روبروی دره ولی‌آباد هزارچم و در دامنه کوه دال کمر قرار گرفته است.

کشاورزی: این استان یکی از قطب‌های اصلی کشاورزی ایران شمرده می‌شود. برنج و مرکبات از محصولات اصلی این استان محسوب می‌شود. گندم و جو (به‌ویژه در هزارجریب) محصول اصلی این ناحیه است. در ناحیه میان‌بند دامداری و تولید غلات رواج  دارد. در ناحیۀ جلگه‌ای استان زراعت‌های آبی و دیمی و باغ‌داری رونق فراوان دارد. کشت برنج که در فروردین و اردیبهشت آغاز می‌شود از محصولات اصلی نواحی جلگه‌ای است. محصولات عمده استان علاوه بر برنج و گندم، توتون، الیاف، پنبه، کنف، سویا، جو، آفتابگردان، چای، ابریشم، نیشکر و علوفه‌های دامی است. فرآورده‌های اصلی باغ‌های استان پرتقال، انار، کیوی، نارنج، لیمو و نارنگی است.

به نوشته ابن‌حوقل در کتاب صورة الارض؛ ابریشم طبرستان منحصر به فرد است و به دیگر نقاط صادر می‌شود. محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه از انتقال ماهانه هزار مَن شکر سفید بسیار مرغوب از مازندران به دارالخلافه در سال 1296 قمری (در زمان ناصرالدین ‌شاه) خبر می‌دهد که نشان‌دهنده رونق این محصول در مازندران بوده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.